معنی فارسی cross-pressured

B1

تحت فشار از دو طرف یا بیشتر بودن، که می‌تواند باعث استرس و تنش شود.

Under conflicting pressures from multiple sources.

example
معنی(example):

او اغلب از مسئولیت‌هایش در کار تحت فشار متقاطع قرار می‌گیرد.

مثال:

He often feels cross-pressured by his responsibilities at work.

معنی(example):

مدیر تحت فشار متقاطع تلاش کرد تا خواسته‌های هر دو تیم را برآورده کند.

مثال:

The cross-pressured manager struggled to meet the demands of both teams.

معنی فارسی کلمه cross-pressured

: معنی cross-pressured به فارسی

تحت فشار از دو طرف یا بیشتر بودن، که می‌تواند باعث استرس و تنش شود.