معنی فارسی cross-the-bar
B1عبور از موانع و چالشها در فرآیند زندگی، به ویژه هنگامی که به جایگاه جدیدی میرسید یا تغییرات جدیدی را تجربه میکنید.
To pass a specific barrier or threshold, often used in a figurative sense to indicate overcoming challenges.
- IDIOM
example
معنی(example):
ما تصمیم گرفتیم در زمان جزر، از بار عبور کنیم تا سفر روانتری داشته باشیم.
مثال:
We decided to cross the bar at low tide for a smoother journey.
معنی(example):
کودکان از اینکه به بخش بعدی زمین بازی عبور کنند، بسیار هیجانزده بودند.
مثال:
The children were excited to cross the bar into the next area of the playground.
معنی فارسی کلمه cross-the-bar
:
عبور از موانع و چالشها در فرآیند زندگی، به ویژه هنگامی که به جایگاه جدیدی میرسید یا تغییرات جدیدی را تجربه میکنید.