معنی فارسی crossbows
B2کمانههای چندگانه، سلاحهای تصاحبکننده تیرکمان که معمولاً قادر به شلیک تیرهای بیشتری در مقایسه با کمانهای سنتی هستند.
The plural of crossbow, referring to multiple such weapons.
- noun
noun
معنی(noun):
A mechanised weapon, based on the bow and arrow, that shoots bolts.
معنی(noun):
A portable ballista that can be held in the hand.
example
معنی(example):
کمانهها از زمانهای باستان برای شکار استفاده شدهاند.
مثال:
Crossbows have been used for hunting since ancient times.
معنی(example):
بسیاری از کمانهها دارای دوربینهای پیشرفته برای دقت هستند.
مثال:
Many crossbows feature advanced sights for accuracy.
معنی فارسی کلمه crossbows
:
کمانههای چندگانه، سلاحهای تصاحبکننده تیرکمان که معمولاً قادر به شلیک تیرهای بیشتری در مقایسه با کمانهای سنتی هستند.