معنی فارسی crosscheck
B1چک کردن متقابل، عملی است که در آن اطلاعاتی بررسی و با منبع دیگر تطبیق داده می‌شود تا صحت آنها تایید گردد.
To verify information by comparing it with other sources or data.
- noun
- verb
A penalty where a player strikes another with the shaft of his stick.
A penalty where a player hits another player with the shaft of their lacrosse stick with their hands spread apart.
To hit another player with the shaft of a lacrosse stick.
To re-examine; to double-check.
مهم است که داده‌های خود را برای اطمینان از دقت، دوباره بررسی کنید.
It's important to crosscheck your data to ensure accuracy.
او همیشه قبل از انتشار مقالاتش، حقایق را دوباره بررسی می‌کند.
He always crosschecks facts before publishing his articles.
معنی فارسی کلمه crosscheck
:
چک کردن متقابل، عملی است که در آن اطلاعاتی بررسی و با منبع دیگر تطبیق داده می‌شود تا صحت آنها تایید گردد.
