معنی فارسی crosscurrent
B1جریان یا نیرویی که در خلاف مسیر اصلی عمل می‌کند و می‌تواند تأثیر معکوس داشته باشد.
A current that flows in a different direction than the main current, often causing disruptions.
- noun
noun
معنی(noun):
A turbulent stretch of water caused by multiple currents.
معنی(noun):
(by extension) A situation in which there are conflicting opinions.
example
معنی(example):
جریان متقاطع در اقیانوس شنا کردن را دشوار کرد.
مثال:
The crosscurrent in the ocean made swimming difficult.
معنی(example):
افکار او در یک جریان متقاطع از سردرگمی گرفتار شده بود.
مثال:
His thoughts were caught in a crosscurrent of confusion.
معنی فارسی کلمه crosscurrent
:
جریان یا نیرویی که در خلاف مسیر اصلی عمل می‌کند و می‌تواند تأثیر معکوس داشته باشد.
