معنی فارسی crossrail

B2

خطوط حمل و نقل ریلی که برای عبور از مناطق مختلف طراحی شده‌اند.

A rail service that crosses various areas for transportation purposes.

example
معنی(example):

خط مترو متقاطع برای بهبود حمل و نقل عمومی طراحی شده است.

مثال:

The crossrail is designed to improve public transport.

معنی(example):

ساخت خط مترو متقاطع سال گذشته آغاز شد.

مثال:

Construction of the crossrail began last year.

معنی فارسی کلمه crossrail

: معنی crossrail به فارسی

خطوط حمل و نقل ریلی که برای عبور از مناطق مختلف طراحی شده‌اند.