معنی فارسی crossworts
B1کروسورت، نوعی گیاه که معمولاً در طب سنتی استفاده میشود و ممکن است به امراض خاصی کمک کند.
A type of plant often used in herbal medicine.
- noun
noun
معنی(noun):
Crucianella stylosa, an ornamental plant.
معنی(noun):
Cruciata laevipes, the smooth bedstraw.
معنی(noun):
Lysimachia quadrifolia, a herbaceous plant of North America.
example
معنی(example):
کروسورتها اغلب در داروسازی سنتی استفاده میشوند.
مثال:
Crossworts are often used in traditional medicine.
معنی(example):
برخی از باغداران کروسورتها را برای جذب حشرات مفید میکارند.
مثال:
Some gardeners plant crossworts to attract beneficial insects.
معنی فارسی کلمه crossworts
:
کروسورت، نوعی گیاه که معمولاً در طب سنتی استفاده میشود و ممکن است به امراض خاصی کمک کند.