معنی فارسی croupal
B1وابسته به کروب یا مشکلات تنفسی که باعث بروز سرفههای خاص میشود.
Relating to croup, a condition characterized by respiratory distress and a distinctive cough.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
علائم کروپال در کودکان میتواند نگرانکننده باشد.
مثال:
The croupal symptoms in children can be concerning.
معنی(example):
او به عفونت کروپال مبتلا شد.
مثال:
He was diagnosed with a croupal infection.
معنی فارسی کلمه croupal
:
وابسته به کروب یا مشکلات تنفسی که باعث بروز سرفههای خاص میشود.