معنی فارسی crouton
A2 /ˈkɹuːtɑːn/کروتونها تکههای کوچک نان ترد شده هستند که به غذاهایی مانند سالاد و سوپ اضافه میشوند.
Small pieces of toasted bread added to salads or soups for crunch.
- noun
noun
معنی(noun):
A small, often seasoned, piece of dry or fried bread.
example
معنی(example):
سالاد با کروتونهای ترد برای افزایش طعم تزئین شده بود.
مثال:
The salad was topped with crunchy croutons for added flavor.
معنی(example):
کروتونها معمولاً برای افزودن بافت به سوپها و سالادها استفاده میشوند.
مثال:
Croutons are often used to add texture to soups and salads.
معنی فارسی کلمه crouton
:
کروتونها تکههای کوچک نان ترد شده هستند که به غذاهایی مانند سالاد و سوپ اضافه میشوند.