معنی فارسی crowbait
B2کروبت به چیزی بیارزش یا خراب اشاره دارد، به ویژه در مورد اسبها.
A worthless horse or object, often used figuratively.
- noun
noun
معنی(noun):
An old, emaciated horse.
example
معنی(example):
او شوخی کرد که ماشین قدیمیاش حالا فقط برای کلاغها است.
مثال:
He joked that his oldest car was just crowbait now.
معنی(example):
اصطلاح crowbait به یک اسب یا شیء بیارزش اشاره دارد.
مثال:
The term crowbait refers to a worthless horse or object.
معنی فارسی کلمه crowbait
:
کروبت به چیزی بیارزش یا خراب اشاره دارد، به ویژه در مورد اسبها.