معنی فارسی crowstone
B1سنگی که به دلیل شکل یا ویژگیهای خاصش، ممکن است با کبوترها مرتبط باشد.
A stone that is characterized or named for its association with crows or a similar bird.
- NOUN
example
معنی(example):
سنگ کبوتر مرز باستانی روستا را نشان میداد.
مثال:
The crowstone marked the ancient boundary of the village.
معنی(example):
آنها یک سنگ کبوتر را در وسط میدان پیدا کردند.
مثال:
They found a crowstone in the middle of the field.
معنی فارسی کلمه crowstone
:
سنگی که به دلیل شکل یا ویژگیهای خاصش، ممکن است با کبوترها مرتبط باشد.