معنی فارسی cruciately

B2

با اهمیت یا دقت زیاد، به طور خاص و قابل توجه.

In a manner that shows importance or severity.

example
معنی(example):

این معما با دقت بسیار حل شد.

مثال:

The puzzle was solved cruciately with great attention.

معنی(example):

او با دقت زیادی بر روی پروژه‌اش کار کرد تا موفقیت آن را تضمین کند.

مثال:

She worked cruciately on her project to ensure its success.

معنی فارسی کلمه cruciately

: معنی cruciately به فارسی

با اهمیت یا دقت زیاد، به طور خاص و قابل توجه.