معنی فارسی cruety

B2

بی رحمی، نبود احساس و همدردی به دیگران، ایجاد درد و رنج به صورت عامدانه.

The quality of being cruel; callousness or roughness in behavior or treatment.

example
معنی(example):

بی رحمی نشان داده شده در فیلم شوکه کننده بود.

مثال:

The cruety shown in the film was shocking.

معنی(example):

او درباره بی رحمی زمستان سخت صحبت کرد.

مثال:

She spoke about the cruety of the harsh winter.

معنی فارسی کلمه cruety

: معنی cruety به فارسی

بی رحمی، نبود احساس و همدردی به دیگران، ایجاد درد و رنج به صورت عامدانه.