معنی فارسی cruisie
B1سفری دریایی که غالباً تفریحی و لوکس است.
A sea journey that is usually recreational and luxurious.
- NOUN
example
معنی(example):
ما از یک سفر کروز در امتداد خط ساحلی لذت بردیم.
مثال:
We enjoyed a cruisie along the coastline.
معنی(example):
این سفر کروز چندین روز به طول انجامید و جزایر مختلف را کاوش کرد.
مثال:
The cruisie lasted for several days, exploring different islands.
معنی فارسی کلمه cruisie
:
سفری دریایی که غالباً تفریحی و لوکس است.