معنی فارسی crusies

B1

نوعی سفر تفریحی در دریانوردی که معمولاً شامل مسافران است.

A type of trip or journey on a ship or boat, often for leisure.

noun
معنی(noun):

An oil-burning lamp.

example
معنی(example):

تیم یک سری سفرهای کروز برای تابستان برنامه‌ریزی کرد.

مثال:

The team planned a series of crusies for the summer.

معنی(example):

آنها در طول سفرهای کروز فعالیت‌های سرگرم‌کننده زیادی ارائه می‌دهند.

مثال:

They offer many fun activities during the crusies.

معنی فارسی کلمه crusies

: معنی crusies به فارسی

نوعی سفر تفریحی در دریانوردی که معمولاً شامل مسافران است.