معنی فارسی cruising range
B1نطاق پرواز، فاصلهای که یک وسیله نقلیه میتواند بدون نیاز به سوختگیری طی کند.
The distance a vehicle can travel without refueling.
- NOUN
example
معنی(example):
نطاق پروازی هواپیما به آن اجازه میدهد که مسافتهای طولانی را پرواز کند.
مثال:
The cruising range of the airplane allows it to fly long distances.
معنی(example):
نطاق سفر یک وسیله نقلیه نشان میدهد که چگونه میتواند با یک باک پر سفر کند.
مثال:
A vehicle's cruising range indicates how far it can travel on a full tank.
معنی فارسی کلمه cruising range
:
نطاق پرواز، فاصلهای که یک وسیله نقلیه میتواند بدون نیاز به سوختگیری طی کند.