معنی فارسی crumbum

B1

اصطلاحی عامیانه که به فردی بی‌عرضه یا بی‌مسئولیت اشاره دارد.

A slang term for a lazy or worthless person.

example
معنی(example):

او شوخی کرد که فقط یک فرد بی‌ارزش در زندگی است.

مثال:

He joked that he was just a crumbum in life.

معنی(example):

آنها او را به خاطر اینکه همیشه از مسئولیت‌ها فرار می‌کرد، فرد بی‌ارزشی نامیدند.

مثال:

They called him a crumbum for always avoiding responsibility.

معنی فارسی کلمه crumbum

: معنی crumbum به فارسی

اصطلاحی عامیانه که به فردی بی‌عرضه یا بی‌مسئولیت اشاره دارد.