معنی فارسی crutchings

B2

کرچینگ: ابزارهایی برای حمایت و کمک به افرادی که نمی‌توانند به طور عادی راه بروند.

Supports or aids used by individuals who are temporarily unable to walk.

example
معنی(example):

چوب‌هایی که برای حمایت از کسی که آسیب دیده استفاده می‌شوند، کرچینگ نام دارند.

مثال:

Crutchings are used to help support someone who is injured.

معنی(example):

او بعد از عمل جراحی پایش با چوب‌های کرچینگ راه می‌رفت.

مثال:

He walked with crutchings after his leg surgery.

معنی فارسی کلمه crutchings

: معنی crutchings به فارسی

کرچینگ: ابزارهایی برای حمایت و کمک به افرادی که نمی‌توانند به طور عادی راه بروند.