معنی فارسی cry from the heart

B2

بیان حس عمیق و صادقانه از دل.

To express deep, heartfelt emotions sincerely.

example
معنی(example):

او احساساتش را بیان کرد و این یک فریاد از دل بود.

مثال:

He spoke his feelings, and it was a cry from the heart.

معنی(example):

آهنگ او فریاد از دل درباره‌ی از دست دادن و عشق بود.

مثال:

Her song was a cry from the heart about loss and love.

معنی فارسی کلمه cry from the heart

: معنی cry from the heart به فارسی

بیان حس عمیق و صادقانه از دل.