معنی فارسی cryo-
B1پیشوندی که به سردیهای بسیار زیاد اشاره دارد.
A prefix used to denote extreme cold, especially in scientific contexts.
- OTHER
example
معنی(example):
کلمه کریو به سرما شدید اشاره دارد که معمولاً در علم استفاده میشود.
مثال:
Cryo- refers to extreme cold, often used in science.
معنی(example):
اصطلاح کریوژنیک به دماهای پایین مربوط میشود.
مثال:
The term cryogenic pertains to low temperatures.
معنی فارسی کلمه cryo-
:
پیشوندی که به سردیهای بسیار زیاد اشاره دارد.