معنی فارسی cryometer
B1کریومتر دستگاهی است که دماهای بسیار پایین را اندازهگیری میکند.
An instrument used to measure low temperatures, particularly in cryogenic processes.
- NOUN
example
معنی(example):
کریومتر دماها را در کاربردهای کریدی اندازهگیری میکند.
مثال:
A cryometer measures temperatures in cryogenic applications.
معنی(example):
استفاده از کریومتر میتواند به دانشمندان کمک کند تا نوسانات دما را پیگیری کنند.
مثال:
Using a cryometer can help scientists track temperature fluctuations.
معنی فارسی کلمه cryometer
:
کریومتر دستگاهی است که دماهای بسیار پایین را اندازهگیری میکند.