معنی فارسی cryometry
B1کریدومتری به اندازهگیری دماهای پایین و تجزیه و تحلیل آنها اشاره دارد.
The science of measuring very low temperatures and studying phenomena associated with them.
- NOUN
example
معنی(example):
کریدومتری دادههای ضروری برای علم مواد فراهم میکند.
مثال:
Cryometry provides essential data for the field of materials science.
معنی(example):
پیشرفتهای کریدومتری به سیستمهای خنککننده بهتری منجر شده است.
مثال:
Advances in cryometry have led to better cooling systems.
معنی فارسی کلمه cryometry
:
کریدومتری به اندازهگیری دماهای پایین و تجزیه و تحلیل آنها اشاره دارد.