معنی فارسی crystallitis
B1کریستالیس، حالتی نادر که در آن بلورهای داخل بدن دچار مشکل میشوند.
A rare condition characterized by abnormal crystal formation in the body.
- NOUN
example
معنی(example):
کریستالیس یک وضعیت نادر است که بر کریستالهای بدن تأثیر میگذارد.
مثال:
Crystallitis is a rare condition that affects the body's crystals.
معنی(example):
محققان در حال مطالعه علائم کریستالیس هستند.
مثال:
Researchers are studying the symptoms of crystallitis.
معنی فارسی کلمه crystallitis
:
کریستالیس، حالتی نادر که در آن بلورهای داخل بدن دچار مشکل میشوند.