معنی فارسی crystalware

B2

کریستال، نوعی شیشه با کیفیت بالا و شفافیت زیاد که برای ساخت ظروف و اشیاء تزئینی استفاده می‌شود.

Glassware made from crystal, known for its brilliance and high quality.

noun
معنی(noun):

Items, especially tableware, made from crystal.

example
معنی(example):

میز با کریستال زیبا برای مهمانی شام چیده شده بود.

مثال:

The table was set with beautiful crystalware for the dinner party.

معنی(example):

او یک ست کریستال به عنوان هدیه عروسی دریافت کرد.

مثال:

She received a set of crystalware as a wedding gift.

معنی فارسی کلمه crystalware

: معنی crystalware به فارسی

کریستال، نوعی شیشه با کیفیت بالا و شفافیت زیاد که برای ساخت ظروف و اشیاء تزئینی استفاده می‌شود.