معنی فارسی cuban

B1

هر آن چه که به کشور کوبا یا مردم آن تعلق دارد.

Relating to Cuba or its people.

example
معنی(example):

او از فرهنگ زنده کوبایی لذت می‌برد.

مثال:

He enjoys the vibrant Cuban culture.

معنی(example):

صحنه هنری کوبا متنوع و رنگارنگ است.

مثال:

The Cuban art scene is diverse and colorful.

معنی فارسی کلمه cuban

: معنی cuban به فارسی

هر آن چه که به کشور کوبا یا مردم آن تعلق دارد.