معنی فارسی cubby-holes
A2قفسههای کوچک یا محفظههایی که افراد میتوانند وسایل خود را در آنها قرار دهند، معمولاً در مدارس یا ادارات.
Small compartments or shelves used for storage.
- NOUN
example
معنی(example):
من نامههای خود را در قفسههای کوچک مدرسه گذاشتم.
مثال:
I put my letters in the cubby-holes at school.
معنی(example):
هر کودک یک قفسه کوچک برای نگهداری وسایل خود دارد.
مثال:
Each child has their own cubby-hole for storing their belongings.
معنی فارسی کلمه cubby-holes
:
قفسههای کوچک یا محفظههایی که افراد میتوانند وسایل خود را در آنها قرار دهند، معمولاً در مدارس یا ادارات.