معنی فارسی cucullated
B1ککولاته، به اشیاء یا ساختارهایی اطلاق میشود که دارای پوشش یا لایهای کلاهی شکل هستند.
Referring to an object or organism that is covered or protected by a hood-like structure.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
زرهٔ ککولاته حفاظت اضافی فراهم میکرد.
مثال:
The cucullated armor provided extra protection.
معنی(example):
اشکال ککولاته در زیستشناسی تکاملی اهمیت دارند.
مثال:
Cucullated forms are important in evolutionary biology.
معنی فارسی کلمه cucullated
:
ککولاته، به اشیاء یا ساختارهایی اطلاق میشود که دارای پوشش یا لایهای کلاهی شکل هستند.