معنی فارسی cuculle

B1

کاکتوس، بخشی از آناتومی پرندگان که معمولاً در بال یا سر آن‌ها دیده می‌شود.

A structure on the head of some birds, often resembling a crest.

example
معنی(example):

کاکتوس بخشی از آناتومی پرنده است.

مثال:

The cuculle is a part of a bird's anatomy.

معنی(example):

یک کاکتوس می‌تواند در بسیاری از گونه‌های پرندگان یافت شود.

مثال:

A cuculle can be found on many species of birds.

معنی فارسی کلمه cuculle

: معنی cuculle به فارسی

کاکتوس، بخشی از آناتومی پرندگان که معمولاً در بال یا سر آن‌ها دیده می‌شود.