معنی فارسی cudgeller
B2ضربهزننده، فردی که به طور خاص در استفاده از چوب یا تکهای محکم مهارت دارد.
An individual skilled in the use of a cudgel, especially in contests.
- NOUN
example
معنی(example):
تکنیک ضربهزننده در مسابقات محلی بینظیر بود.
مثال:
The cudgeller's technique was unmatched in local contests.
معنی(example):
هر ضربهزننده سبک منحصربهفردی دارد که آنها را متمایز میکند.
مثال:
Every cudgeller has a unique style that makes them stand out.
معنی فارسی کلمه cudgeller
:
ضربهزننده، فردی که به طور خاص در استفاده از چوب یا تکهای محکم مهارت دارد.