معنی فارسی cudgerie

B1

ضربه‌زنی، یک فعالیت یا ورزش مرتبط با استفاده از چوب یا تکه‌ای محکم.

An event or activity related to the practice of using a cudgel.

example
معنی(example):

رویداد ضربه‌زنی مهارت‌های قابل توجهی را به نمایش گذاشت.

مثال:

The cudgerie event showcased impressive skills.

معنی(example):

ضربه‌زنی در سال‌های اخیر به یک ورزش محبوب تبدیل شده است.

مثال:

Cudgerie has become a popular sport in recent years.

معنی فارسی کلمه cudgerie

: معنی cudgerie به فارسی

ضربه‌زنی، یک فعالیت یا ورزش مرتبط با استفاده از چوب یا تکه‌ای محکم.