معنی فارسی cueball

B1

توپ خاصی که برای ضربه زدن به توپ‌های دیگر در بازی‌ها استفاده می‌شود.

The white ball in cue sports that is hit with the cue stick to strike other balls.

noun
معنی(noun):

The white ball which, struck by the cue, collides with the other balls to achieve the object of the particular game.

معنی(noun):

A bald person.

example
معنی(example):

توپ نشانه‌گذاری معمولاً سفید است و در بازی‌های بیلیارد استفاده می‌شود.

مثال:

A cueball is usually white and is used in billiard games.

معنی(example):

در بیلیارد، توپ نشانه‌گذاری هدف قرار می‌گیرد تا توپ‌های دیگر را بزند.

مثال:

In pool, the cueball is targeted to hit other balls.

معنی فارسی کلمه cueball

: معنی cueball به فارسی

توپ خاصی که برای ضربه زدن به توپ‌های دیگر در بازی‌ها استفاده می‌شود.