معنی فارسی cuinage

B1

کوینه‌سازی، هنر و صنعت کار بر روی فلزات و شکل دادن به آن‌ها با دست.

The art and craft of working with metals and shaping them by hand.

example
معنی(example):

هنر کوینه‌سازی شامل کار با فلز ماهرانه است.

مثال:

The craft of cuinage involves skilled metalwork.

معنی(example):

یادگیری کوینه‌سازی ممکن است سال‌ها تمرین نیاز داشته باشد.

مثال:

Learning cuinage can take years of practice.

معنی فارسی کلمه cuinage

: معنی cuinage به فارسی

کوینه‌سازی، هنر و صنعت کار بر روی فلزات و شکل دادن به آن‌ها با دست.