معنی فارسی cuif

B1

نوعی پرنده که معمولاً در محیط‌های جنگلی زندگی می‌کند.

A type of bird typically found in forested areas.

example
معنی(example):

کوئیف پرنده‌ای است که در جنگل‌ها یافت می‌شود.

مثال:

El cuif es un ave que se encuentra en los bosques.

معنی(example):

من صدای جیک‌جیک کوئیف را امروز صبح شنیدم.

مثال:

He escuchado el canto del cuif esta mañana.

معنی فارسی کلمه cuif

: معنی cuif به فارسی

نوعی پرنده که معمولاً در محیط‌های جنگلی زندگی می‌کند.