معنی فارسی culicine
B1خانوادهای از پشهها که عمدتاً در محیطهای آب شیرین زندگی میکنند و به عنوان ناقل برخی بیماریها شناخته میشوند.
A group of mosquitoes primarily associated with freshwater habitats, often recognized as vectors for certain diseases.
- NOUN
example
معنی(example):
پشههای کالیسین معمولاً در محیطهای آب شیرین پیدا میشوند.
مثال:
Culicine mosquitoes are often found in freshwater environments.
معنی(example):
دانشمندان گونههای کالیسین را برای درک رفتارشان مطالعه میکنند.
مثال:
Scientists study culicine species to understand their behavior.
معنی فارسی کلمه culicine
:
خانوادهای از پشهها که عمدتاً در محیطهای آب شیرین زندگی میکنند و به عنوان ناقل برخی بیماریها شناخته میشوند.