معنی فارسی culicoides

B1

یک جنس از حشرات کوچکی که ممکن است باعث ایجاد بیماری‌ها و حساسیت‌ها در حیوانات شوند.

A genus of small biting midges known to cause discomfort and allergies in animals.

example
معنی(example):

کولی‌کوییدها به دلیل ایجاد حساسیت در برخی حیوانات شناخته شده‌اند.

مثال:

Culicoides are known to cause allergies in some animals.

معنی(example):

کشاورزان در ماه‌های تابستان نسبت به کولی‌کوییدها احتیاط می‌کنند.

مثال:

Farmers are cautious of culicoides during summer months.

معنی فارسی کلمه culicoides

: معنی culicoides به فارسی

یک جنس از حشرات کوچکی که ممکن است باعث ایجاد بیماری‌ها و حساسیت‌ها در حیوانات شوند.