معنی فارسی cultisms
B1کولتیسمها، اشکال مختلفی از باورها یا شیوههای متعلق به فرقهها.
Different forms of beliefs or practices associated with cults.
- NOUN
example
معنی(example):
کولتیسمها میتوانند به تغییرات قابل توجهی در جهانبینی یک فرد منجر شوند.
مثال:
Cultisms can lead to significant changes in a person's worldview.
معنی(example):
تاثیر کولتیسمها معمولاً در روانشناسی مطالعه میشود.
مثال:
The impact of cultisms is often studied in psychology.
معنی فارسی کلمه cultisms
:
کولتیسمها، اشکال مختلفی از باورها یا شیوههای متعلق به فرقهها.