معنی فارسی cultistic

B1

کولتیستی، مربوط به فرقه یا ویژگی‌های مرتبط با فرقه‌ها.

Pertaining to a cult or the characteristics associated with cults.

example
معنی(example):

شیوه‌های کولتیست بسیاری از بینندگان را شوکه کرد.

مثال:

The cultistic practices shocked many onlookers.

معنی(example):

آیین‌های کولتیست می‌توانند از یک گروه به گروه دیگر به‌طور قابل توجهی متفاوت باشند.

مثال:

Cultistic rituals can vary significantly from one group to another.

معنی فارسی کلمه cultistic

: معنی cultistic به فارسی

کولتیستی، مربوط به فرقه یا ویژگی‌های مرتبط با فرقه‌ها.