معنی فارسی cultriform
B1کلتری فرم به معنای شکلی شبیه به تیغه یا برنده است.
Having a shape resembling that of a blade.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برگهای گیاه کلتری فرم بودند و شبیه یک تیغه بودند.
مثال:
The leaves of the plant were cultriform, resembling a blade.
معنی(example):
او یک سنگ کلتری فرم پیدا کرد که علاقهاش به زمینشناسی را برانگیخت.
مثال:
He found a cultriform rock that sparked his interest in geology.
معنی فارسی کلمه cultriform
:
کلتری فرم به معنای شکلی شبیه به تیغه یا برنده است.