معنی فارسی culturize

B1

فرهنگ‌سازی کردن، فرایند آشنا کردن افراد با ارزش‌ها و ویژگی‌های فرهنگی خاص.

To make someone aware or adaptive to certain cultural practices or values.

example
معنی(example):

آنها قصد دارند ارزش‌های شرکتی را به کارمندان جدید فرهنگ‌سازی کنند.

مثال:

They aim to culturize the new employees with company values.

معنی(example):

برای فرهنگ‌سازی دانش‌آموزان، مدرسه رویدادهای فرهنگی را وارد کرد.

مثال:

To culturize students, the school incorporated cultural events.

معنی فارسی کلمه culturize

: معنی culturize به فارسی

فرهنگ‌سازی کردن، فرایند آشنا کردن افراد با ارزش‌ها و ویژگی‌های فرهنگی خاص.