معنی فارسی culturology

B2

فرهنگ‌شناسی، علمی که به مطالعه فرهنگ و تأثیرات آن بر جوامع و انسان‌ها می‌پردازد.

The scientific study of cultures and their effects on society and individuals.

example
معنی(example):

فرهنگ‌شناسی به بررسی روابط بین فرهنگ و جامعه می‌پردازد.

مثال:

Culturology explores the relationships between culture and society.

معنی(example):

در فرهنگ‌شناسی، محققان رفتارها و هنجارهای فرهنگی را تحلیل می‌کنند.

مثال:

In culturology, researchers analyze cultural behaviors and norms.

معنی فارسی کلمه culturology

: معنی culturology به فارسی

فرهنگ‌شناسی، علمی که به مطالعه فرهنگ و تأثیرات آن بر جوامع و انسان‌ها می‌پردازد.