معنی فارسی culturologically

B2

از نظر فرهنگ‌شناسی، به موضوعاتی اشاره دارد که ارتباطی با فرهنگ و تأثیرات آن بر رفتار و تفکر انسان دارد.

Relating to the study of culture and its effects.

example
معنی(example):

به لحاظ فرهنگ‌شناختی، فرهنگ هویت ما را شکل می‌دهد.

مثال:

Culturologically speaking, culture shapes our identity.

معنی(example):

کنفرانس بر مسائل مربوط به فرهنگ‌شناسی تمرکز داشت.

مثال:

The conference focused on culturologically relevant issues.

معنی فارسی کلمه culturologically

: معنی culturologically به فارسی

از نظر فرهنگ‌شناسی، به موضوعاتی اشاره دارد که ارتباطی با فرهنگ و تأثیرات آن بر رفتار و تفکر انسان دارد.