معنی فارسی culturologist

B2

شخصی که به مطالعه و تحقیق درباره‌ فرهنگ و تأثیرات آن می‌پردازد.

A specialist in the study of culture.

example
معنی(example):

فرهنگ‌شناس به مطالعه پدیده‌های فرهنگی مختلف پرداخت.

مثال:

The culturologist studied various cultural phenomena.

معنی(example):

او به عنوان یک فرهنگ‌شناس بر هنر مدرن تمرکز دارد.

مثال:

She works as a culturologist focusing on modern art.

معنی فارسی کلمه culturologist

: معنی culturologist به فارسی

شخصی که به مطالعه و تحقیق درباره‌ فرهنگ و تأثیرات آن می‌پردازد.