معنی فارسی cumacean
B1صفتی که به سختپوستان گروه کوماسه اشاره دارد که دارای ویژگیهای مشخصی هستند و در زیستگاههای دریایی زندگی میکنند.
Relating to the order Cumacea, a group of small crustaceans.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
گونههای کوماسهای تنوع زیادی دارند و در نواحی مختلف اقیانوسها زندگی میکنند.
مثال:
The cumacean species are diverse and inhabit various oceanic zones.
معنی(example):
محققان تحت تأثیر رفتارهای حیوانات کوماسهای قرار دارند.
مثال:
Researchers are fascinated by the behaviors of cumacean animals.
معنی فارسی کلمه cumacean
:
صفتی که به سختپوستان گروه کوماسه اشاره دارد که دارای ویژگیهای مشخصی هستند و در زیستگاههای دریایی زندگی میکنند.