معنی فارسی cumaceous
B1ویژگیهایی که به سختپوستان کوماسه مربوط میشود و به ویژگیهای زیستی و رفتاری خاص آنها اشاره دارد.
Pertaining to or characteristic of cumacean crustaceans.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ویژگیهای کوماسهای این گونهها به آنها در زنده ماندن در بستر اقیانوس کمک میکند.
مثال:
The cumaceous characteristics of the species help them survive on the ocean floor.
معنی(example):
سازمانهای کوماسهای معمولاً استراتژیهای تغذیهای منحصر به فردی دارند.
مثال:
Cumaceous organisms typically have unique feeding strategies.
معنی فارسی کلمه cumaceous
:
ویژگیهایی که به سختپوستان کوماسه مربوط میشود و به ویژگیهای زیستی و رفتاری خاص آنها اشاره دارد.