معنی فارسی cumay
B2جشنواره یا مراسمی که به منظور بزرگداشت نتایج برداشت و شکرگزاری انجام میشود.
A traditional celebration or festival often associated with harvest time.
- NOUN
example
معنی(example):
در برخی فرهنگها، کومای روش سنتی جشن گرفتن برداشت محصول است.
مثال:
In some cultures, cumay is a traditional way of celebrating the harvest.
معنی(example):
جامعه جمع شد تا در جشنهای کومای شرکت کند.
مثال:
The community gathered to participate in the cumay festivities.
معنی فارسی کلمه cumay
:
جشنواره یا مراسمی که به منظور بزرگداشت نتایج برداشت و شکرگزاری انجام میشود.