معنی فارسی cuneator
B2cuneator به ابزاری اطلاق میشود که برای ایجاد اشکال خاصی مانند wedge استفاده میشود.
A tool used to create wedge shapes or impressions.
- NOUN
example
معنی(example):
cuneator ابزاری است که برای ایجاد اشکال وِج استفاده میشود.
مثال:
The cuneator is a tool used for creating wedge shapes.
معنی(example):
صنعتگران از cuneator برای جزئیات دقیق در کار خود استفاده میکنند.
مثال:
Artisans utilize a cuneator for precise detailing in their work.
معنی فارسی کلمه cuneator
:
cuneator به ابزاری اطلاق میشود که برای ایجاد اشکال خاصی مانند wedge استفاده میشود.