معنی فارسی cupidone

B1

مجسمه یا تصویر کوپیدون، معمولاً در هنر به معنای عشق و رومانس.

A representation or statue of Cupidon, symbolizing love and romance.

example
معنی(example):

هنرمند در آخرین اثر خود یک کوپیدون زیبا نقاشی کرد.

مثال:

The artist painted a beautiful cupidon in his latest work.

معنی(example):

مجسمه کوپیدون نقطه کانونی در باغ بود.

مثال:

The statue of the cupidon was a focal point in the garden.

معنی فارسی کلمه cupidone

: معنی cupidone به فارسی

مجسمه یا تصویر کوپیدون، معمولاً در هنر به معنای عشق و رومانس.