معنی فارسی cupidities

B2

آرزوها، خواسته‌ها و تمایلات بشری که معمولاً به صورت منفی دیده می‌شوند.

Desires or lusts that can lead to greedy or selfish behavior.

example
معنی(example):

آرزوهای او اغلب باعث می‌شد تا تصمیمات مالی ضعیفی بگیرد.

مثال:

Her cupidities often led her to make poor financial decisions.

معنی(example):

این داستان به آرزوهای بشر می‌پردازد.

مثال:

The story explores the cupidities of human nature.

معنی فارسی کلمه cupidities

: معنی cupidities به فارسی

آرزوها، خواسته‌ها و تمایلات بشری که معمولاً به صورت منفی دیده می‌شوند.