معنی فارسی cupper
B1شخصی که در قهوهسازی یا چایسازی تخصص داشته باشد.
A person who prepares, brews, or serves coffee or tea.
- NOUN
example
معنی(example):
قهوهچی به طور ماهرانهای قهوه را برای مهمانان دم کرد.
مثال:
The cupper expertly brewed the coffee for the guests.
معنی(example):
به عنوان یک قهوهچی، او کیفیت انواع چایها را قضاوت میکرد.
مثال:
As a cupper, he judged the quality of various teas.
معنی فارسی کلمه cupper
:
شخصی که در قهوهسازی یا چایسازی تخصص داشته باشد.