معنی فارسی curates

B1

نگهداری و سازماندهی مجموعه‌ای از اطلاعات یا آثار هنری توسط یک کارشناس.

To select, organize, and look after the items in a collection or exhibition.

noun
معنی(noun):

An assistant rector or vicar.

معنی(noun):

A parish priest.

example
معنی(example):

موزه مجموعه‌ای از آثار باستانی را نگهداری می‌کند.

مثال:

The museum curates a collection of ancient artifacts.

معنی(example):

او یک گالری آنلاین از هنرمندان نوظهور را ساماندهی می‌کند.

مثال:

She curates an online gallery of emerging artists.

معنی فارسی کلمه curates

: معنی curates به فارسی

نگهداری و سازماندهی مجموعه‌ای از اطلاعات یا آثار هنری توسط یک کارشناس.